قدمهای سنگین من
محوطه محصور با دیوار
زمین خیس
نم سرد و تب دار
ماه پناه به مه برده
دود گرم سیگار
مرور ثانیه های پیشین
خاطرات و تکرار
ته سیگارهای زیر پایم
و من از خود بیزار