یادت مرد مبارک بادا

دیگر یاد تو نیز از سرم گذر نمی کند 

تو نیز  به صفحه های سیاه 

دفتر خاطراتم پیوستی 

خاطراتت بوی عفونت گرفته 

نامت غروب کرد یادت به گور مبارک باد 

اصلا نمیدانم چرا از تو می نویسم  

شاید از روی عادت  

ولی این عادت زشت را نیز خواهم کشت 

به اندازه زمان دوست داشتنت  

متنفرم 

همدمی می خواهم  

همدمی به زلالی آب آکواریوم در صبحگاه