بیزارم از ناتوانی زبان چشمم به روی تقویم می خزد در ورای این ماه های قمری به دنبال نقطه ای که حرام نباشد آری حرام می خواهم در وقتی عزیز حرام می خواهم نه برای هوس برای زیستن در زمان حال که به جز این همه چیز درپس و پیش است با حرام معبود را بهتر می بینم و تو مرا ورای لفافه.. |