دلتنگی

آه.....

دلتنگ فردای بی تکلیف مدرسه دیروز ام

نه امروز بی تکلیفی فردا را 

دلتنگ عاشق شدن بالبخند آن دختر بچه 

نه این عاشق نماهای هوس باز

دلتنگ سکه . تلفن زرد و شاید که باشد

نه این همراه های بیهود و پیغام Call waiting را

دلتنگ آن کوچه . درآن شب آن بوسه

نه این شب آغوش صدغریبه به اصطلاح آشنا

دلتنگ خویش خویشتنم

دو باره دلتنگ اینجا شدم دلتنگ........



نظرات 5 + ارسال نظر
شهرزاد پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:06 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com

خوشحالم که برگشتی‌
دلتنگی‌ ها بری یا برگردی همیشه هست

ققنوس پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:37 ب.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

سلام دلتنگ بابا
از عزلت در اومدی بالاخره...

اشنا شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااام
چه عجب بابا!!! کجایی؟
؟
؟
؟

بیشتر به اینجا سر میزنم
دوباره اینجا را دوستدارم
خوشحالم از اینکه تو نیز هستی

[ بدون نام ] شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com

up?

اومدم

کوریون یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ http://chorion.blogsky.com/

دلتنگ ما نمی شود همه کس ، کسانی که جملگی مائیم و هیچ کس

جملگی دلتنگ خویش میشوم دور از همه کس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد