سخت می گیرم حال و روزم این است!!! وای به حال ان روزی که رهایش کنم یحتمل دیگر باید از این شهر و دیار بروم... با این که هر روز کارم این ات اما دوست دارمش گویا به غیر از سیگار معتاد این نیز هستم
گویا زندگی نیز تو را سخت گرفته حالا اگر رهایش کنی : به کجا چنین شتابان
همان دو متری هم که انتظارش را می کشم تکراری است و بد تر از همه یک بار است کاش در عالم زر سیبیل های هیتلر بودم تا با کاریزما شدنش کمی مفید بودم...
کاش در عالم زر هیتلر بودن بعد قبل تولد بند ناف دور گلوم گیر میکرد میمردم بعد دیگه بزرگ نمی شدم سیبیل هم در نمی اوردم بد اون موقع معلوم نبود چی بشی شاید :دی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سخت می گیرم حال و روزم این است!!! وای به حال ان روزی که رهایش کنم یحتمل دیگر باید از این شهر و دیار بروم...
با این که هر روز کارم این ات اما دوست دارمش گویا به غیر از سیگار معتاد این نیز هستم
گویا زندگی نیز تو را سخت گرفته
حالا اگر رهایش کنی : به کجا چنین شتابان
قبلا اینو درک نکرده بودم ولی با شرایط الانم کاملا این حرفتو میفهمم
واقعن کسلم;خسته شدم کاش میشد زودتر تموم بشه
توکلت به خدا شرایط الان نیز بگذرد
اگر دیدی نمیگذرد سم که هست
فقط تارخ مصرفش و ببین
ربطی ندارد اما ..
کسل ام ، مثل عصر جمعه ای که خواب بمونیش ..
اون که ۱۰۰ در ۱۰۰۰ که بی ربطه
این مناظره دو احمق در درونم بود
که از تکرارش کسل شدم
مثل همون عصر جمعه
همان دو متری هم که انتظارش را می کشم تکراری است
و بد تر از همه یک بار است
کاش در عالم زر سیبیل های هیتلر بودم تا با کاریزما شدنش کمی مفید بودم...
کاش در عالم زر هیتلر بودن
بعد قبل تولد بند ناف دور گلوم گیر میکرد میمردم
بعد دیگه بزرگ نمی شدم سیبیل هم در نمی اوردم بد اون موقع معلوم نبود چی بشی شاید :دی