فنجان های خالی
خنده های تمام شده
فیلم نامه ای که دو خط اولش
روایت دو تاس بود
خاطرات یک دوست
محورش گراس بود
دود سیگار هم شده از ما خسته
ساعت 10که رسید کافه هم شد بسته
باز من ماندم شال گردن و دود سیگار
ای کاش بدانی که بیزارم از همه این تکرار
غیر از *شعر گفتن ( کس-شعر گفتن) استعدادهای دیگری هم داری رفیق..
نظر لطف تو دوست دارم من همون آدمی هم که پشت کس شعر غایم میشم
من این تکرار را دوست دارم دود سیگار را دوست دارموقتی پشت و پناهی ندارم موندن تو کافی شاپ را دوست دارم
به فکر فکری جدید باش کاری نو تکرار جدید یه حالی به خودت بده این موج منفی رو خفه کن میشی مثه من بد دیگه مریم میمونه و حوضش
غیر از *شعر گفتن ( کس-شعر گفتن) استعدادهای دیگری هم داری رفیق..
نظر لطف تو دوست دارم
من همون آدمی هم که پشت کس شعر غایم میشم
من این تکرار را دوست دارم
دود سیگار را دوست دارم
وقتی پشت و پناهی ندارم
موندن تو کافی شاپ را دوست دارم
به فکر فکری جدید باش کاری نو تکرار جدید یه حالی به خودت بده
این موج منفی رو خفه کن میشی مثه من
بد دیگه مریم میمونه و حوضش