کوه سخت

یک کوه سالها به کوه بودنش افتخار میکنه.به بزرگی و عضمت وجودش.

به اینکه تا بحال جلوی کسی سر تعظیم فرودنیاورده.

حتی با تمام چیزهایی که دوستشون داشته مثل یک تکه از سنگ وجودش برخورد کرده.

با رانش و لغزش سنگهای وجودش جونهای زیادی رو گرفته.

ولی باز هم مقصر رو گام های سنگین عاشقان برای فتح می دونست.

ولی تا بحال به تنهایی فکر کرده؟ به بخشش؟ یا به جای یک کوهنورد ؟

و کوه نورد با تمام این دانش کوه را دوست دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد